چند دلیل برای انتخاب ساعت امگا 6639 omega
چرا من ساعت های امگا را دوست دارم :
من یک کلکسیونر تک برند نیستم، اگرچه گاهی اوقات اینطور به نظر می رسد .
من ساعتهایی از انواع برندها دارم، اما اکثریت در واقع از یک برند هستند – امگا .
اگرچه قبلاً به موضوع امگا و ارتباط آن با خانوادهام اشاره کردهام، فکر کردم داستانی را که چند سال پیش نوشتم تازه کنم .
چرا من عاشق امگا هستم؟
اغلب از من می پرسند که چرا فقط ساعت های امگا می خرم و می پوشم. خب، البته این کاملاً اینطور نیست .
من همچنین دارای ساعتهایی از برندهای دیگر مانند Oris، Breguet، Nomos، Rolex، Hamilton، Seiko، Chronoswiss، Breitling، Swatch، G-Shock،
و تعداد زیادی ساعت کمتر شناخته شده دیگر هستم . و در گذشته، IWC، Sinn، Audemars Piguet، Linde Werdelin و دیگران را نیز داشتم. اما راستش را بخواهید،
بیشتر ساعت های من امگا هستند. صادقانه بگویم، اکثر افرادی که در مورد آن از من می پرسند، همکاران روزنامه نگار و وبلاگ نویسانی هستند که احساس می کنند من بیش از حد روی یک برند متمرکز شده ام .
به عنوان طرفداری که به ساعت های امگا را علاقمند هست، ممکن است تعصب داشته باشم .
با این حال، ما می دانیم که چرا آنها را دوست داریم، و ممکن است بعضی دلایل را با شما بهاشتراک می گذاریم، آنها را دوست داشته باشید .
اما قبل از اینکه چند دلیل برای خرید ساعت امگا به شما بگوییم، اجازه دهید حقایقی را در مورد برند امگا با شما به اشتراک بگذاریم .
این یک سنت خانوادگی است
برای این داستان، باید برگردیم، خیلی به عقب، به زمانی در دهه 1960 در هلند. هیچ ربطی به Moonwatch یا برنامه فضایی ندارد .
مربوط به بوتیک عروس است. این مورد زیر است که در واقع در قسمت شرقی هلند در شهری به نام Enschede واقع شده است .
یک بوتیک عروس متعلق به پدربزرگ و مادربزرگم بود که در همان نزدیکی زندگی می کردند. ساعت های امگا در آن زمان در هلند بسیار محبوب بودند، شاید حتی در دهه های 1950 و 1960 برند شماره 1 این بازار بود. در سال 1967، پدربزرگ من یک صورت فلکی امگا خرید .
این مدل معروف با صفحه تابه ای بود که به دلیل شکل یک تابه رو به پایین بود .
پدربزرگ من در خانه همسایه پدربزرگ و مادربزرگ و پدرم زندگی می کرد که در آن زمان نسبتاً رایج بود .
این که پدربزرگ و مادربزرگم تحت تأثیر انتخاب پدربزرگم قرار گرفتند، بیمعنی است زیرا در سال 1969 یک جفت ساعت امگا خریدند .
آنها به دلایل بهداشتی نیاز به فروش بوتیک عروس که در تصویر بالا وجود دارد را داشتند و یک جفت ساعت زیبا برای خود خریدند .
کانسلیشن روی یک دستبند طلا
پدربزرگ من یک کانسلیشن (در تصویر بالا) و مادربزرگم یک ساعت زنانه کوچک خود پیچ خورده را روی یک دستبند طلایی میلانی انتخاب کردند .
پیش از این، پدربزرگ من ساعت خلبانی را به دست داشت که در پایان جنگ جهانی دوم (1945) از خلبانی از ارتش ایالات متحده دریافت کرد .
Constellation آن ساعت را جایگزین کرد و متأسفانه، ما هیچ سرنخی نداریم که ساعت خلبان کجا رفته یا اکنون است .
من فقط می توانم تصور کنم که پدربزرگم برای انتخاب امگا تحقیقات و کار زیادی انجام داده است، همانطور که با بسیاری از چیزهایی که در آن سال ها خریده بود .
خواه ماشین، دوربین یا مبلمان (طراحی دانمارکی) بود، او این موارد را با دقت مطالعه کرد. متأسفانه هرگز در این مورد از او نپرسیدم .
در زیر تصویری مربوط به اواخر دهه 1960 یا اوایل دهه 1970 است که پدربزرگم را نشان میدهد که کانسلیشن خود را روی دستبند مشبک اصلی میبندد.
امگا ژنو با عقربه ثانیه قرمز
همچنین در سال 1969، پدرم دبیرستان را به پایان رساند و یک ساعت به عنوان هدیه فارغ التحصیلی دریافت کرد. این یک امگا ژنو با صفحه مشکی و با عقربه ثانیه قرمز بود .
هیچ جعبه یا کاغذی وجود نداشت، زیرا در آن زمان بسیار معمول بود که آن چیزها را در جواهر فروش بگذارند . خانواده من چندین دهه از این ساعت های امگا استفاده می کردند .
امگا ژنو از پدرم سال ها روی مچ دست او بود و هنوز هم آن را می پوشد. در زیر تصویری از او را مشاهده می کنید که در دوران خدمت سربازی ساعت مچی به دست داشت .
پاره کردن پیراهن ها من هرگز پدربزرگم را ندیدم، اما وقتی درست قبل از تولد من از دنیا رفت، ساعتش نزد پدربزرگم ماند .
جایی در اوایل دهه 1980، پدرم آن را دریافت کرد، آن را تعمیرات اساسی کرد و در مناسبت های خاص آن را پوشید .
او هنوز هم انجام می دهد. در همین حال، او همچنین صاحب Speedmaster “Speedy Tuesday” است. او چاره ای نداشت .
من خاطرات خوبی از پدربزرگ و مادربزرگم دارم و به وضوح به یاد دارم که آنها از این ساعت ها استفاده می کردند .
مادربزرگم با ساعت زنانه طلایی کوچکش و پدربزرگم با کانسلیشن اش روی یک دستبند طلا .
پدربزرگ من در دهه 1970 دستبند میلانی را به دستبند طلای دیگری تغییر داد زیرا این دستبندهای میلانی آنقدر تیز بودند که تعدادی از پیراهن های او را پاره کردند .
او آن را با یک دستبند طلای زیبا و راحت با تعداد زیادی لینک عوض کرد. او هر روز از آن ساعت استفاده می کرد تا اینکه در سال 2011 درگذشت .
ساعت روی ماه
در دهه 1980، زمانی که من بچه بودم، پدرم به من گفت که امگا برندی است که فضانوردان روی ماه از آن استفاده می کردند .
اما وقتی بچه بودم، واقعاً زنگ خطری به صدا در نمی آمد، حتی اگر یک فضانورد هلندی به نام وبو اوکلز در یکی از مأموریت های اولیه (1985) شرکت کرد،
به برنامه شاتل فضایی بسیار علاقه مند بودم. پدرم صفحه مشکی Omega Genève را می پوشید اما ساعت های دیگری هم داشت که می توانست بپوشد
(مثل کانسلیشن پایش از پدربزرگش) . من متوجه شدم که در دهه 1980 کاسیو و در اوایل دهه 1990 ساعت های سواچ می پوشم .
اگرچه اینها را می توان به عنوان ساعت های یکبار مصرف و ارزان قیمت دید (البته من هنوز همه آنها را دارم)، اما من به آنها علاقه زیادی داشتم و به ساعت علاقه داشتم .
یکی از اولین خاطرات من مربوط به همسایهمان است که ساعت جدید سیکو خود را با نشانگر فاز ماه روی صفحه نمایش میدهد .
من هم همه این ساعتهای دیجیتال را با بازیهای ویدیویی تعبیهشده و البته آنهایی که ماشین حساب دارند، دوست داشتم .
کانسلیشن 95
سپس، در سال 1996 یا بیشتر، علاقه من به ساعت واقعاً افزایش یافت. من متوجه شدم که اغلب به نمایشگرهای جواهرات محلی نگاه می کنم،
و بخشی از اولین جوامع آنلاین در آن زمان بودم. از آنجایی که دانشجوی IT بودم، به راحتی برای من در دسترس بود .
من به مدل کانسلیشن امگا علاقه پیدا کردم، زیرا احساس می کردم بخشی از تاریخچه خانواده من است. اگرچه کانسلیشن فعلی آن زمان بر اساس کانسلیشن «منهتن» در سال 1982 ساخته شده بود و با مدل های دهه 1950 و 1960 بسیار متفاوت به نظر می رسید، من آن را بسیار دوست داشتم .
این یک علاقه صادقانه بود که تحت تأثیر مردم نبود . هیچ رسانه اجتماعی وجود نداشت و هیچ کس به من نمی گفت چه چیزی را دوست دارم و مهمتر از آن نباید دوست داشته باشم . اسمش را بد مزه بگذارید، اما راستش را بخواهید دوستش داشتم و دارم .
بنابراین، در سال 1998، زمانی که من در رشته فناوری اطلاعات فارغ التحصیل شدم، در بالای ماه بودم که یک کانسلیشن امگا را از مادرم دریافت کردم .
این یک کانسلیشن 95 (تصویر بالا) در دو رنگ بود، به معنای فولاد ضد زنگ و طلای 18 عیار. من نمی توانستم از این خوشحال باشم و برای چند سال بی وقفه آن را بپوشم .
وقتی تحصیل بعدی ام را در دانشگاه شروع کردم، تقریباً هر روز این ساعت را می پوشیدم .
اولین مهتاب من این ساعت تا سال 1999 که اولین Speedmaster Professional خود را خریدم روی مچ دست من ماند .
این یک مرجع 145.012-67 بود (تصویر بالا). یک سال بعد، تمام تابستان را در یک شرکت انتشاراتی کار کردم تا بتوانم یک Seamaster 300M 2531.80 کاملاً جدید بخرم .
من تقریباً تمام مدت این سه ساعت را برای بقیه مطالعاتم می پوشیدم .
سپس، در اوایل دهه 2000، زمانی که فارغ التحصیل شدم و زندگی حرفه ای خود را شروع کردم، متوجه شدم که ساعت های بیشتری می خرم .
اینها از Bulova قدیمی گرفته تا IWC، Breitling، و Rolex – حتی Dubey & Schaldenbrand- را شامل می شد. و البته چندین ساعت امگا .
بازسازی یک کانسلیشن قدیمی :
مطمئنم که شما با آگهی پتک فیلیپ آشنا هستید که می گوید شما صاحب یک پتک فیلیپ نیستید، بلکه فقط از آن برای نسل بعدی مراقبت می کنید .
وقتی پدربزرگم فوت کرد، کانسلیشن امگا او را به ارث بردم. من متقاعد شدهام که او ۴۲ سال از پوشیدن آن ساعت لذت میبرد .
من گاهی اوقات آن را می پوشم، به خصوص در کریسمس. اما در واقع چند سال طول کشید تا شروع به پوشیدن آن کنم .
صفحه در وضعیت بسیار بدی قرار داشت زیرا ساعتساز سعی کرده بود آن را تمیز کند .
نامه های چاپ شده همه جا بود و آسیب شدیدی به آن وارد شده بود . پدربزرگ من به دلیل پیری چشمانش احتمالاً هرگز متوجه این موضوع نشده است .
من از امگا پرسیدم و آنها هنوز چند صفحه در انبار داشتند و به من پیشنهاد دادند که از آن استفاده کنم .
اما هیچ یک با شماره گیری مشابه وجود نداشت. رنگ ها کمی متفاوت بود .
با این حال، بسیار شگفتانگیز بود که آنها این را به من پیشنهاد کردند، و نمیدانم چه مارکهای ساعت بزرگ دیگری تا این حد پیش خواهند رفت .
من نپذیرفتم و آنها به من کمک کردند ساعتی با صفحه مشابه تهیه کنم، بنابراین آن را خریدم و از آن صفحه به عنوان اهداکننده استفاده کردم .
اما این احساس مشابهی نداشت. ناگهان دیگر کانسلیشن پدربزرگم نبود .
پس برگشتم و آن را در گاوصندوق گذاشتم . زمانی که در مورد این موضوع با پاول ساعت ساز فراتلو ما صحبت می کرد، او گفت: «چرا آن را بازسازی نمی کنید؟
شاید اینطوری دیگر اورجینال نباشد، اما حداقل صفحه اوست و میتوانید دوباره از پوشیدن آن لذت ببرید.» به این موضوع فکر کردم و تصمیم گرفتم این مسیر را طی کنم.
بنابراین من کانسلیشن را به پل دادم و او به آن خدمات کامل داد. شماره گیری به این شرکت در آلمان رفت، جایی که آنها در بازگردانی شماره گیری بسیار خوب هستند.
چند ماه بعد، ساعت با شکوه تمام بازگشت. مانند آن در سال 1969 بود، از این رو دستبندهای طلای مختلف و برخی زخم های جنگی از 42 سال استفاده روزانه.
من این ساعت را بسیار دوست دارم و همانطور که در بالا نوشته شده است، در روزهای کریسمس کمی به آن زمان می دهم .
من آن را بیشتر نمی پوشم، زیرا می ترسم اتفاقی برای آن بیفتد. اگر روزی گم شود یا دزدیده شود، خودم را نمی بخشم .
کانسلیشن گلوبمستر
اما در سال 2015 اتفاق عجیبی افتاد . Omega سری Constellation Globemaster خود را معرفی کرد .
یک ساعت زیبای 39 میلیمتری که دارای تأثیراتی از کانسلیشن دهه 1950 با صفحه تابهی خود است،
اما همچنین با نوآوریهای مدرن مانند حرکات Master Chronometer توسعهیافته داخلی همراه است .
در اکتبر همان سال از امگا خواستم تا نسخه طلای سدنا را برای بررسی برایم بفرستد . آنها یک نمونه اولیه را به دفتر من در لاهه فرستادند .
بعد از چند لحظه خیره شدن به این ساعت رزگلد 18 عیار زیبا با بند تمساح قهوه ای و سگک تاشو رزگلد، آن را روی مچ دستم گذاشتم .
حسی را حس کردم که قبلاً هرگز در هنگام گذاشتن ساعت تجربه نکرده بودم .
این حس فقط گذاشتن ساعتی که خیلی زیبا یا خوب است، نبود. نه، این خیلی عمیق تر بود. توصیف احساسی که احساس کردم سخت است،
اما در اصل، ارتباط عمیقی با پدربزرگم و ساعتش احساس کردم. فکر کردم، “این احساسی را داشت که پدربزرگم وقتی آن کانسلیشن را در 6 فوریه 1969 خرید و آن را روی مچ دستش گذاشت.”
این فکر مرا رها نکرد . من ساعت را برای دو هفته یا بیشتر پوشیدم و با درد در قلبم آن را پس فرستادم (نه در آخرین مکان چون یک نمونه اولیه بود).
هرگز ساعتی وجود نداشت که این حس را به من بدهد . نه Speedmaster Professional طلایی من، نه هیچ یک از ساعت های دیگری که تا به حال امتحان کرده ام،
با هر نوع و مدلی که باشد. من نمی توانستم این ساعت را از ذهنم بیرون بیاورم، اما در آن زمان 18000 یورو (اکنون 26700 یورو) بود، مجبور شدم .
سه شنبه سریع زندگی ادامه پیدا کرد، البته، و به کار عادی بازگشت. سالهای 2017 و 2018 سالهای مهمی برای Fratello بودند،
و معرفی Speedmaster Speedy Tuesday “Tribute to Alaska III” و “Ultraman” که ما بخش بزرگی از آن بودیم، تنها حضور امگا را در مجله آنلاین ما بیشتر کرد .
همینطور باشد. من کاملاً مطمئن هستم که پدربزرگ و مادربزرگ من به آنچه ما با نام تجاری “آنها” تأسیس کردیم با کمی افتخار نگاه می کنند .
به نظر می رسد خوانندگان ما – شما – نیز از پوشش امگا که حداقل هر هفته انجام می دهیم لذت می برند .
با تمام اتفاقاتی که افتاد، چه نسخههای محدود Speedy Tuesday یا هر ساعت دیگری که شخصاً خریدم یا برای بررسی دریافت کردم،
Globemaster همچنان جایگاه ویژهای در ذهن من داشت. فولادی که من امتحان کردم، اما این برای من نبود. به نظر من –
اما این بسیار شخصی است، همانطور که می توانید بخوانید – باید حداقل یک رنگ طلا داشته باشد .
Sedna Gold Globemaster
سپس، چند هفته قبل از تولد 40 سالگی من، آنجا بود. گلوبمستر صورت فلکی امگا در طلای سدنا. بیرون از جعبه، روی مچ دستم، و بله، همان حس ظاهر شد .
هر بار که آن را روی مچ دستم می گذارم، این جرقه جادویی وجود دارد .
من گلوبمستر را زیاد می پوشم و با اینکه بعضی ها این ساعت را یک ساعت لباس می دانند، اما هر وقت و هر طور که بخواهم آن را می پوشم .
وقتی این ساعت را میپوشم، شگفتی را در چشمان مردم میبینم، زیرا حدس میزنم آنها انتظار متفاوتی داشتند. اما من به ندرت این داستان را تعریف می کنم .
چهار نسل با کانسلیشن
این یک زمانسنج کامل است و مملو از نوآوریهای جالب است، زیرا دارای گواهینامه Master Chronometer، همراه با طراحی زیبا و پایان است .
اینها همه دلایل عالی برای خرید یکی هستند .
اما در این مورد، من خیلی به آن اهمیت نمیدهم: این Constellation Globemaster خاص درباره من و خانوادهام است: هر چقدر هم که شخصی باشد .
چهار نسل با کانسلیشن – با امگا. در زیر مجموعه گلوبمستر من روی عکسی از من در دوران کودکی در خانه پدربزرگ و مادربزرگم، احتمالاً در حدود سال 1983، قرار داده شده است .
این برند عمیقاً در خانواده من ریشه دارد، که تعداد ساعت های امگا را در مجموعه (هنوز متوسط) من توضیح می دهد. این بدان معنا نیست که من هیچ مارک دیگری را دوست ندارم، مارک دیگری نمی خرم (که هنوز هم همینطور است)، یا حتی فکر می کنم هر کاری که امگا انجام می دهد بهترین یا فوق العاده است .
این برند در نزد من جایگاه ویژه ای دارد .
- ساعت مچی های با کیفیت
- آنها ارزش خود را حفظ می کنند
- مدل های متفاوت
omega ساعت های باکیفیت تولید می کند
وقتی یک ساعت کاملاً جدید امگا خریداری میکنیم، میدانیم که آنها از بهترین متریال و مواد مدرن استفاده میکنند و لازم نیست نگران مغناطیسی شدن ساعتهایمان باشیم. اولین باری که در مورد مواد جدیدی که آنها استفاده می کنند، مانند فنرهای سیلیکونی ، از توانایی آنها در جلوگیری از مغناطیسی شدن ساعت ها شگفت زده شدیم.
میدانیم که بسیاری از برندهای ساعت از متریال باکیفیت استفاده میکنند، اما صدها ساعت امگا را دیدهام که بعد از 25 سال بسیار عالی به نظر میرسند و زمان خوبی را حفظ میکنند.
ساعت های omega ارزش خود را حفظ می کنند
وقتی تصمیم به خرید یک ساعت جدید امگا میگیریم، همیشه مطمئن میشویم که بازارهایی را که میتوانیم قیمتهای درخواستی فعلی ساعت را ببینیم را تحقیق میکنیم. با این وجود، خرید ساعتهای جدید امگا بسیار خطرناک است، زیرا در بسیاری از موارد، به محض خروج از فروشگاه، ساعت 20 تا 30 درصد از ارزش خود را از دست میدهد.
دلیل این است که وقتی به مکان هایی نگاه می کنید که ساعت های خاص و قیمت آنها را جمع آوری می کنند، ساعت های امگا زیادی را زیر مبلغی که به تازگی در مغازه پرداخت کرده اید مشاهده خواهید کرد.
بسیاری دوست دارند در بازار ثانویه خرید کنند زیرا می دانند که ارزش بازار ساعت خاص چقدر است. حتما مجبور نیستیم تمام قیمت خرده فروشی را بپردازیم و ممکن است بتوانیم ساعت دوم را سریعتر بخریم زیرا پولی که با نخریدن یک ساعت کاملاً جدید پس انداز کرده ایم.
قانون سرانگشتی این است که مطمئن شویم فقط ساعتهای دست دوم میخریم، مگر اینکه نسخهای محدود باشد، مانند نسخههای محدود جیمز باند یا آپولو 11. یک بار، ساعتهای بیشتری برای یک نسخه محدود خاص وجود خواهد داشت ، اما وقتی بوتیک امگا در کمتر از 24 ساعت فروخته شد و نتوانستیم ساعت را بخریم، شگفتزده شدیم.
دفعه بعد که ساعت را برای فروش دیدیم، بیشتر از قیمتی بود که باید به امگا می پرداختیم. بله، برخی از ساعت های امگا ارزش خود را حفظ می کنند، اما همانطور که گفته شد، بستگی به ساعت خاص و همچنین قیمتی که برای ساعت می پردازید دارد.
امگا سبک های مختلفی دارد
ساعت های امگا به سبک های مختلف معروف هستند . خوشبختانه، گزینههای زیادی برای انتخاب دارد، زیرا امگا انتخاب زیادی از ساعتها برای افراد فعال در سبک زندگی دارد.
در اینجا برخی از سبک های مختلف آورده شده است
- کانسلیشن
- سیمستر
- اسپید مستر
- د ویل
- اسپشیال تایس
در میان تمام این ساعتها، همیشه از اسپیدمستر لذت برده ایم، زیرا این ساعتها کلاسیک هستند، به خصوص Moonwatches (اولین ساعتی که در ماه استفاده میشود). اندازه قاب 42 میلی متری روی مچ دست شما بسیار راحت است و بندها فوق العاده هستند. اگر بند دوست ندارید، امگا بند ناتو یا بند معمولی می سازد که بسیار راحت هستند.
امگا بسیاری از اسپیدمستر های دیگر را در اندازه های کوچکتر مانند 39 میلی متر در مقایسه با 42 میلی متر ارائه می دهد. با این حال، 39 میلی متر اندازه بدی نیست و امگا ساعت های بسیار خوبی در این اندازه دارد، به علاوه قیمت ساعت ها در بازار ثانویه کمتر از 42 میلی متر است.
وقتی تصمیم میگیریم در دریا موجسواری کنیم یا فقط در کوهها پیادهروی کنیم، پلنت اوشن یا سی مستر 300M را انتخاب میکنیم که ساعتهای شگفتانگیزی برای یک سبک زندگی فعال هستند. این ساعت ها به گونه ای ساخته شده اند که در شرایط سخت دوام بیاورند و تمام جزئیات آنها بسیار زیباست.
خرید ساعت بر اساس ترجیحات شخصی است و شما نباید بر آنچه دیگران می گویند تمرکز کنید. ساعتهای امگا بخشی از اشتیاق هستند. صحبت کردن بس است و بیایید به دنبال ساعت شگفت انگیز دیگری از امگا بگردیم تا به مجموعه خود اضافه کنیم.
اگر به ساعت های امگا علاقه دارید یا قصد خرید ساعت امگا با کیفیت بسیار مشابه نمونۀ اصلی را دارید میتوانید مدلهای آنرا در وبسایت مستر اسپشیال جستجو و خریداری کنید.
جهت مشاهده محصولات برند امگا و مشاوره جهت خرید میتوانید اینجا کلیک کنید.